جغرافیای جهان در چشمان توست؛
همه رودها از چشمان تو سرچشمه می گیرند و آبی دریا سایه چشمان تواند؛
در این برزخ کویر شدم" شبیه بادهای موسمی بر ما بوز
شبیه قطب دلسرد شده ام ما را‌ به استوای چشمانت گرما بخش؛
روشنی چشمانت نه در نروژ و نه در کامبوج مرا رها نمی کند!
بلند و سرسخت چون اورست
شبیه کشمیر همه جا را زیبا کردی.
دزدان دریایی کارائیب در حسرت نگاهت چکمه هایشان را میدزدند
غازهای مهاجر در رد چشمان تو عبور می کنند
من اینجا تنها ایستادم در غبار چشمانت
گاهی عبور می کنم تا رود ولگا
گاهی در بالتیک خود را گم می کنم
من تنها شده ام حتی از خود تنهاتر
هنوزم رنگ چشمانت اوراسیا را متحد می کند.
Dr. Toranj



تاريخ : پنجشنبه دوازدهم دی ۱۳۹۸ | 0:1 | نویسنده : دکتر حسنعلی(بهرام) ترنج |